ابابیل واژه‌ای عربی هست و واژهٔ پرستو بـه عنوان برابر فارسی آن درون نظر گرفته شده‌است.

آنچه از ابابیل درون قرآن یـاد شده هست را درون این بخش از پورتال آسمونی به منظور شما عزیران قرار داده ایم.

ابابیل پرنده‌ای کوچک هست که بـه دستور خداوند متعال به منظور نابودی سپاه ابرهه کـه برای جنگ با خدا رفته بود درون آسمان پدیدار شد و با پرتاب سنگ، نقاشی ابابیل سپاه عظیم ابرهه را نابود کرد.

این واژه، تنـها یک بار درون سورهٔ فیل کـه به داستان یورش سپاه فیل بـه مکّه و نابودی آن‌ها به‌وسیله گروهی از پرندگان پرداخته، بـه کار رفته‌است :

وَ‌أرسَلَ عَلَیـهِم طَیراً أبابِیل

خدا بر سر آن‌ها دسته دسته پرندگانی را فرستاد

لغویـان، مورّخان و مفسّران، درون رابطه با ریشـه و معنای این واژه و چگونگی پرندگانی کـه این ماموریت را انجام دادند، هم نظر نیستند.

معنای ابابیل

برخلاف آن‌چه جاافتاده، ابابیل نام آن پرندگان نیست بلکه معنای وصفی دارد. نقاشی ابابیل بـه نظر ابن سیّده، ابابیل بـه معنای گروه‌ها و دسته‌هایی از پرندگان*، اسبان و شتران است.

ابن عبّاس آن را بـه معنای «دسته دسته» مـی‌داند.ابابیل، هم‌چنین بـه معنای «زیـاد»، «گروه متفرّق»، «جمعیّت‌های بزرگ»، «جمعیّت‌ها»، «بعضی بـه دنبال بعض» «جماعت‌هایی متفرّق از این‌جا و آن‌جا» و «رنگ‌های گوناگون»دانسته شده‌است.

به نظر مصطفوی، بعید نیست کـه اصل درون مادّه «أـ‌ب‌ـ‌ل» بـه معنای تحمّل سختی، بردباری و مقاومت، وابل (شتر) نیز یکی از مصادیق این معنا باشد، وشاید ابابیل هم وصف پرنده‌ای با همـین ویژگی‌ها باشد و «طیراً أبابیل»، یعنی پرندگان گروه گروه، قوی، مقاوم و صبور.

آرتور جفری مـی‌گوید: نقاشی ابابیل واژهٔ «ابابیل» ربطی بـه پرندگان ندارد؛ بلکه نام یک بلا است، گذشته از آن، این کلمـه از «ابیله» بـه معنای «تاول» گرفته شده‌است.

اشپرنگل خیلی پیش‌تر درون ۱۹۷۴ مـیلادی مـیان این واژه و بیماری آبله، رابطه‌ای را حدس زده بود و آن را مشتق از «اَب» بـه معنای «پدر» و «ابیل» بـه معنای «نوحه و ندبه» مـی‌پنداشت و مـی‌گفت: ایرانیـان، واژهٔ «ابیله» را بـه معنای آبله بـه کار مـی‌برند.

این نظریّه را روایـات موجود کـه مـی‌گوید: لشکریـان ابرهه بـه بیماری آبله دچار و نابود گشتند، تأیید مـی‌کند؛ امّا مشکل، اثبات فارسی بودن آن است، زیرا آبله درون زبان فارسی، خود دخیل از عربی و بی‌تردید از همـین آیـه گرفته شده‌است.

شکل و نوع پرنده

در این کـه این پرنده بـه چه شکلی بوده و چگونـه مأموریّت خود را درون نابودی اصحاب فیل انجام داده، آرای گوناگونی وجود دارد:

عایشـه مـی‌گوید: ابابیل شبیـه خطاطیف (پرستوها) هستند و نیز گفته شده: آن‌ها شبیـه وطاویط خفّاش‌های سرخ و سیـاه بودند.

ابوسعید خدری، کبوتران حرم (مکّه) را از نسل ابابیل مـی‌داند ولی بُروسَوی درون درستی کلام او تردید مـی‌کند چرا کـه به گفتهٔ برخی، ابابیل، شبیـه زرازیر سارها هستند کـه در اطراف باب ابراهیم مسجدالحرام وجود دارند.

عکرمـه مـی‌نویسد: آن‌ها سرهایی چون درندگان داشتند کـه پیش از آن دیده نشده بود و پس از آن نیز دیده نشد.

طبری بـه نقل از ابن‌عبّاس مـی‌گوید: آن‌ها پرندگانی بودند کـه از دریـا خارج شده یـا از سوی دریـا آمده بودند. نقاشی ابابیل سفید یـا سیـاه و یـا سبز رنگ بودند و منقاری چون پرندگان و چنگال‌هایی همانند سگان داشتند.

ابوالجوزا عقیده دارد کـه خداوند درون همان وقت، آن‌ها را درون آسمان پدید آورد.و ابن مسعود آن‌ها را پرندگانی مـی‌داند کـه صیحه مـی‌کشیدند و بر اصحاب فیل، سنگ* مـی‌افکندند. خداوند طوفانی فرستاد کـه آن سنگ‌ها را با شدّت بر آنان مـی‌کوبید.

ابوالفتوح رازی از ابومسعود نقل مـی‌کند: آن مرغان بـه شکل منج انگبینند (زنبورعسل) و در منقار هر یکی، سنگی است. هر گروهی را یکی مرغ، درون پیش ایستاده، سیـاه سر، دراز گردن، سرخ منقار. بیـامدند این مرغان و گرد لشکرگاه ابرهه درون آمدند. چون ایشان صف بر کشیدند و آهنگ کعبه د، هر مرغی از ایشان، آن‌چه درون منقار داشت، بینداخت.

بر هر سنگی نام صاحب او نوشته شده بود. بر هر یکی کـه سنگ او، بر او زدند، بر سرش آمد و از زیرش بیرون آمد و اگر بر پشتش افتاد، بـه ‌اش بیرون آمد و اگر بر ‌اش آمد، بر پشتش بیرون رفت که تا همـه بر جای بمردند.

به گفتهٔ ابن‌هشام، خداوند پرندگانی همانند پرستو را از دریـا بر آن‌ها فرستاد کـه هر یک سه سنگ با خود حمل مـی‌د: یک سنگ درون منقار و دو سنگ درون پاهایشان بود. سنگ‌ها بـه اندازه نخود و عدس بود و به محض برخورد بـه اصحاب فیل، آن‌ها را نابود مـی‌کرد.

فخر رازی بعد از نقل صفات متعدّدی کـه برای پرندگان بیـان شده، مـی‌گوید: از آن جا کـه این پرندگان دسته دسته بودند، شاید هر دسته شکلی داشته و هری آن‌چه را کـه دیده وصف کرده‌است.

از محمد درون وصف این پرنده روایت شده: مرغی بین آسمان و زمـین هست که لانـه دارد و تخم مـی‌گذارد.

ابومریم از محمد باقر روایت مـی‌کند: هر پرنده سه سنگ درون چنگال و منقار خود داشت. سنگ‌ها را بر روی لشکریـان ریختند کـه بر اثر آن درون مـیان آن‌ها، مرض آبله پدید آمد؛ بعد خداوند نیز بـه وسیله آن‌ها، نابودشان ساخت و پیش از آن «آبله» درون آن‌جا دیده نشده بود.

از جعفر صادق درون این باره نقل شده: از اصحاب فیل، یک نفر بیش‌تر باقی نماند کـه فرار کرد. او درون حالی کـه مشغول نقل واقعه به منظور مردم بود، سرش را بالابرد و گفت: این از همان پرندگان است؛ آن‌گاه آن پرنده کـه مأمور تعقیب او بود بالای سر او قرار گرفت و سنگی را رها کرد کـه از زیر او خارج‌شد.

بعضی این شخص را خود ابرهه دانسته‌اند کـه هنگام نقل واقعه به منظور پادشاه حبشـه با آن عذاب نابود شد.




[پرنده های ابابیل - آسمونی نقاشی ابابیل]

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Tue, 03 Jul 2018 09:34:00 +0000